فاطمه



هر سینه که دوستدار زهراست

آشفته و بی قرار زهراست

گنجینه ی هفت آسمان ها

در سینه ی خون نگار زهراست

از شرح کرامتش همین بس

عالم همه وامدار زهراست


سوز دل سیاهم دیگر اثر ندارد

بس که گناه کردم اشکم ثمر ندارد

ای کاش قبل مردن یار از سفر بیاید

او عزم انتقام زهرا مگر ندارد



چرا شب غم ما را سحر نمی آید

چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید

عزیز فاطمه یکدم بیا به محفل ما

گر به مجلس مادر پسر نمی آید






نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد