چشم انسان چند مگاپیکسل است




چشم انسان چند مگاپیکسل است




بهترین دوربین دیجیتالی که داشته اید یا دیده اید چند مگا پیکسل بوده ؟ ۱۰ مگاپیکسل . ۱۴ مگاپیکسل . ۱۶ مگاپیکسل . ۲۴ مگاپیکسل




بهتره این موضوع را با یه تحقیق انجام شده برسی کنیم :

در ابعاد متفاوت و بصورت میانگین ، در بزرگسالان و افراد بالغ و فقط در یک عکاسی از فاصله فوق نزدیک یک الی دو میلیمتری از عمق میدان دید در چشم افراد متفاوت نتایج زیر بدست آمده است:

این فاصله در بزرگسالان ۲۴ میلیمتر ، در زمان تولد ۱۶ الی ۱۷ میلیمتر (حدود ۰٫۶۵ اینچ) بوده است. تخم چشم انسان رشد بسیار سریعی داشته و معمولی ترین آنها تنها ۲۲٫۵ الی ۲۳ میلیمتر و وزن تقریبی ۷٫۵ گرم و اندازه ۰٫۸۹ اینچ دارد.



تکامل تخم چشم در سن سه الی سیزده سال بوده و به سایز کامل خواهد رسید.
شما همه چیز را در یک آن می بینید و دوربین شما با آن همه دبدبه و کبکبه و قدرت و قیمت به گرد چشم شما هم نخواهد رسید.
آیا آنچه چشم انسان تجزیه و تحلیل می کند و آن حقایقی را که یک دوربین قادر به ثبت است از لحاظ دید یکسان است ؟

حالا با دیدن تصاویر با کیفیت مجداً این سوال را مرور می کنیم ؟
به نظرتان چشم انسان چند مگاپیکسل است ؟ جواب در عین سادگی کمی غیر قابل باور است
چشم انسان ۵۷۶ مگاپیکسل است.

فکر نمیکنم انسان قادر به ساخت چنین دوربینی باشد ، نظر شما چیست ؟!

از

http://alipooraramesh.blogfa.com

امان از دل زینب




 امان از دل زینب


هر وقت سیلی خوردی بگو یا زهرا


هر وقت دستت رو بستند بگو یاعلی

هر وقت بی یاور شدی بگو   یا حسن  

هر وقت آب خوردی بگو   یاحسین  

اما اگر تشنه شدی ، آب نخوردی ، 

دستتو بستند ، بی یاور شدی ، 

سیلی خوردی بگو   امان از دل زینب


ای زبان تو


                  ای زبان تو زیانی مر مرا                




ای زبان تو بس زیانی مر مرا 
چون تویی گویا چه گویم من تو را؟


ای زبان هم آتش و هم خرمنی 
چند این آتش درین خرمن زنی


ای زبان هم گنج بی‌پایان تویی 
ای زبان هم رنج بی‌درمان تویی


هم صفیر و خدعه مرغان تویی 
هم انیس وحشت هجران تویی





جرم و وزن زبان اندک است 

 اما 

جرم و گناهش بسیار



میلاد رسول گرامی اسلام


پیامبر گرامی اسلام 

بهترین قلب عالم   بهترین خلق عالم 

 




میلاد مسعود پیامبر (ص ) و تولدحضرت  امام جعفر صادق بر عموم مسلمانان و خصوصا بر شیعیان مبارک باد










هزار جهد بکردم

هزار جهد بکردم

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشمنبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارمشمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمددگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانیکه من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیده دل آن به که در سماع نیایمکه گر به پای درآیم به دربرند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشبکه دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنمکه از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحتکه تندرست ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کنسخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطلکه گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم